عبودیت مختص خداوند متعال است و قرآن کریم در سوره
زمر آیه 66 می فرماید: بل الله فاعبد ، چرا شیعیان فرزندان خود را عبدالحسین یا
عبدعلی و یا عبدالزهرا نامگذاری می کنند؟؟
و
چرا امامان شما فرزندان خود را عبدعلی و عبدالامام و عبدالزهراء نگذاشتند؟؟
و
آیا معقول است کسی اسم خود را عبدالحسین بگذارد (یعنی خادم و نوکر امام حسین )و
بعد از شهادت نوکری کند؟؟ چون نوکری به این معناست که آب و غذا و غیره تقدیم مولا
بکند و این منتفی است چون امام حسین قرن هاست که فوت کرده و خادم بودن و نوکر بودن
بی معناست.
طبق گفته کتابی ، امام علی (ع) چند همسر داشتند که فرزندانی از آنها داشتند...طبق این کتاب اسم بعضی از فرزندان امام.ابوبکر عثمان و...بود.و بیان کرده که چرا امام اسم فرزندان خود را از اسم دشمنان خود قرار داده؟
و یا این که مگر شیعیان بنده ی خدا نیستند؟ پس چرا اسم فرزندان خود را عبدالحسین و... می گذارند؟
پاسخ
وقتی به کتب تاریخی و کتب تراجم مراجعه می کنیم می
یابیم که تعداد زیادی از صحابه اسم آن ها از این قبیل است و پیامبر صلی الله علیه
و آله درصدد تغییر اسم آنها نبود و هیچ دستوری از پیامبر صلی الله علیه و آله مبنی
بر تغییر اسم آنها صادر نشد.
تعدادی از این
افراد را ذکر می کنیم:
*عبدشمس بن الحرث بن کثیر بن جشم
*عبدشمس بن عفیف بن زهیر
*عبدعمرو بن عبد جبل الکلبی
* عبدعمرو بن نضله الخزاعی
* عبدعمرو بن یزید بن عامر الجریشی
* عبد عوف بن الحرث بن عوف الأهمسی
* عبدقیس بن لای بن عاصم
* عبدالمطلب بن ربیعه بن الحرث
*عبد یزید بن هاشم بن المطلب
*عبد یالیل بن عمرو بن عمیر الثقفی
*عبدالجد بن عبدالعزیز الأزدی
*عبدالحجر بن سراقه
*عبد خیر بن یزید
* عبدالقیس الیمامی الحنفی
در مورد نامگذاری مردمان به عبد الحسین و ... باید گفت که وهابیت به علت تفسیر اشتباه کلمه عبادت حکم به حرمت چنین نامگذاری کرده اند .
اما در واقع عبادت دو معنی دارد :
1- پرستش که جز برای خداوند صلاحیت ندارد .
2-اطاعت : که مقصود از عبد الحسین و عبد النبی و ... همین معنی است .
در قرآن کریم آمده است :وأنکحوا الأیامی منکم والصالحین من عبادکم وإمائکم .سوره نور آیه 32
(بی همسران خود را و غلامان و کنیزان درستکارتان را همسر دهید)
خداوند متعال در این آیه کلمه عبد را در مورد بندگان به کار برده است و علت آن این است که این بنده باید از مولایش اطاعت کند . یعنی همان معنای دوم ؛ بنا بر این اگر کسی خود را عبد النبی یا عبد الحسین و... بنامد و مقصودش اطاعت از رسول گرامی اسلام و اهل بیت او علیهم السلام باشد ، عمل وی مخالف دستورات دین نخواهد بود .
در این زمینه علمای اهل سنت نیز فتوا به حلیت داده اند . از آن جمله می توان به فتاوای زیر اشاره نمود :
1- وکذا عبد الکعبة أو الدار أو علی أو الحسن لإیهام التشریک ومثله عبد النبی على ما قاله الأکثرون والأوجه جوازه لا سیما عند إرادة النسبة له صلى الله علیه وسلم .نهایة المحتاج للشافعی الصغیر ج 8 ص 148 ط دار الفکر بیروت 1404 .
در صورتی نامگذاری به عبدالکعبه یا عبد الدار یا عبد العلی یا عبدالحسن یا عبد النبی ، حرام است که موجب توهم شرک باشد؛ اما نظر درست آن است که این چنین نامگذاری جایز می باشد ، بویژه اگر هدف ازاین نامگذاری انتساب صاحب نام به افراد یاد شده باشد.
2- قوله وکذا عبد النبی أی وکذا یحرم التسمیة بعبد النبی أی لإیهام التشریک أی أن النبی شریک الله فی کونه له عبید وما ذکر من التحریم هو معتمد ابن حجر أما معتمد الرملی فالجواز وعبارته ومثله عبد النبی على ما قاله الأکثرون والأوجه جوازه لا سیما عند إرادة النسبة له صلى الله علیه وسلم .إعانة الطالبین للدمیاطی ج2 ص 337 ط دار الفکر بیروت.
وی که گفته است " عبد النبی" مقصود وی آن است که حرام است نامگذاری به عبد النبی زیرا توهم شرک دارد ؛ یعنی پیغمبر شریک خداست در اینکه مردم عبادت وی را می کنند . و حرام بودن این نامگذاری نظر ابن حجر است . اما نظر رملی جواز است عبارت وی چنین است که :ومانند اینهاست عبد النبی طبق نظر اکثر و نظر درست جواز است ، مخصوصا اگر مقصود نسبت دادن خود به رسول خدا باشد .
شبیه همین مطلب در کتاب حواشی الشروانی ج 9 ص 373 ط دار الفکر بیروت و حاشیة الجمل على شرح المنهج لسلیمان الجمل ج5 ص 266 و... نیز آمده است .
مشاهیر اهل سنت که نامشان عبدالنبی و مانند آن بوده است:
1- الشیخ عبد النبی المغربی المالکی الشیخ الإمام العلامة الحجة القدوة الفهامة مفتی السادة المالکیة بدمشق.شذرات الذهب ج8/ص83ط دار ابن کثیر بدمشق1406و ج8/ص126 ، الأسرار المرفوعة فی الأخبار الموضوعة ج1/ص112 و تاریخ البصروی ج1/ص108 .
2- عبد المطلب بن ربیعة ابن الحارث بن عبد المطلب بن هاشم الهاشمی له صحبة ... وقال شباب توفی عبد المطلب فی دولة یزید وقال الطبرانی توفی سنة إحدى وستین قلت له بدمشق دار کبیرة والله أعلم .سیر أعلام النبلاء ج 3 ص 112
3- القاضی عبد النبی الأحمد نجری من رجال المائة الثانیة عشرة صاحب جامع العلوم الملقب بدستور العلماء. قواعد الفقه لمحمد عمیم البرکتی ج 1 ص 148 دار النشر الصدف کراشی 1407
4- الشیخ عبد النبی بن جماعة .شذرات الذهب ج8 ص 181
5- عبد قیس بن لأی بن عصیم من الصحابة الذین شهدوا أحدا.الأصابة ج 4 ص 380
6- عبد النبی الخلیلی أروی ثبته عن الوجیه السکری عن الشیخ سعید الحلبی عن شاکر العقاد عن الترکمانی عن العلاء الحصکفی عنه وهو عبد النبی بن عبد القادر الأزهری الخلیلی الحنفی یروی عن الشیخ محمد ابن عبد الله التمرتاشی الغزی وغیره .فهرس الفهارس والأثبات ومعجم المعاجم والمسلسلات ج2 ص 754
7- الإمام العارف صفی الدین أحمد بن محمد بن یونس المدعو عبد النبی القشاشی المقدسی الأصل المدنی الدار المتوفی بها سنة 1071 یروی عن والده وکان من أکابر عصره المتوفی سنة 1044 .فهرس الفهارس والأثبات ومعجم المعاجم والمسلسلات ج 2 ص 970 و تاج العروس ج 17 ص 336
8- العلامة المففنن الصالح الشیخ عبد النبی الصدر شیدا .النور السافر ج 1 ص 339
9- عبد النبی بن محمد بن عبد النبی المغربی ثم الدمشقی المالکی.الضوء اللامع ج 5 ص 90
10- فخر الزمان عبد النبی ابن خلف القزوینی .إیضاح المکنون فی الذیل على کشف الظنون ج 3 ص 5
11- ومحمد عبد الرسول الهندی.فهرس الفهارس والأثبات ومعجم المعاجم والمسلسلات ج 2 ص 84
12- عبد المطلب بن الفضل بن عبد المطلب الهاشمی الحلبی .المعین فی طبقات المحدثین ج 1 ص 189
13- عبد المطلب بن عبد القاهر بن محمد الماکسینی زین العابدین الشافعی .الدرر الکامنة فی أعیان المئة الثامنة ج 3 ص 218
14- عبد قیس النکری البصری من الرواة من ابن سیرین.التاریخ الکبیر ج 2 ص 255
15- محمد ابن عبد الرسول المدنى عالم مکة .البدر الطالع ج 1 ص 289
این تنها جزیی از مشاهیر اهل سنت در گذشته است که در نام ایشان کلمه عبد به عنوان بنده غیر خدا به کار رفته است .
در عصر حاضر نیز در عده زیادی از ایشان چنین نامهایی را برای خود بر می گزینند :از آن جمله می توان به عبد الرسول سیاف از وهابیان معاصر افغانستان و رهبر حزب حرکت انقلاب اسلامی افغانستان و عضو طالبان نام برد .
روی ان حبرا من الاحبار قال لعلی علیه السلام:یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أَ فَنَبِیٌّ أَنْتَ فَقَالَ وَیْلَکَ إِنَّمَا أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِیدِ مُحَمَّد. الکافی ؛ ج1 ؛ ص90
«مَن عَلّمنی حَرفاً، فقد صَیَّرنی عبداً». مجموعه رسائل در شرح احادیثى از کافى ؛ ج1 ؛ ص321
من کلمات لقمان لابنه:یَا بُنَیَّ کُنْ عَبْداً لِلْأَخْیَار. بحار الانوار: ج13، ص 416.
الامام الرضا علیه السلام:النَّاسُ عَبِیدٌ لَنَا فِی الطَّاعَةِ، مَوَالٍ لَنَا فِی الدِّین. الکافی ؛ ج1 ؛ ص460