درآمد
از جمله مسایل بحث برانگیز در میان اندیشمندان اسلامی، جواز یا عدم جواز انتفاع و تبرک به ساحت اولیای الهی و یا اشیاء با قداست بوده است. دانشمندان امامی از سدههای نخستین تا به امروز، با استناد به احادیث معصومان علیهم السلام همواره رویکرد اثباتی نسبت به این مسأله داشتهاند که برون داد آن در میراث گوناگون از جمله در میراث فقهیشان تبلور یافته است. در ادامه نمونههایی از رویکر این اندیشوران تقدیم می گردد:
شیخ مفید در کتاب فقهی خود به نام " المقنعة " از جمله اعمال پسندیدهی زیارت خانه خدا را نوشیدن آب زمزم به جهت تبرک بدان دانسته و میگوید:
ثم یأتی زمزم ویشرب منها للتبرک بذلک ویدعو فیقول: اللهم إنی أسألک علما نافعا ورزقا واسعا وشفاء من کل سقم.
سپس به سوی زمزم می آید و مقداری از آن را به جهت تبرک می نوشد و این دعا را می خواند: بار خدایا! از محضر تو، علم نافع، روزی گسترده و شفای هر دردی را می خواهم.
الشیخ المفید، محمد بن محمد بن النعمان ابن المعلم أبی عبد الله العکبری البغدادی (متوفاى413 هـ)، المقنعة، ص 420، تحقیق و نشر: مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین ـ قم ، الطبعة : الثانیة ، 1410 ه
علامه حلی در باب وصیت از کتاب تذکرة الفقهاء، چنین مینویسد:
یجوز من المسلم والکافر الوصیة بعمارة المسجد الأقصى أو عمارته قبور الأنبیاء علیهم السلام وکذا عمارة قبور العلماء والصالحین لما فیها من احیاء الزیارة والتبرک بها.
برای شخص مسلمان و کافر جایز است که به تعمیر نمودن مسجد الاقصی یا قبور انبیاء علیهم السلام وصیت کند. همچنین میتواند به تعمیر نمودن قبور علماء وافراد پرهیزکار وصیت نماید زیرا در این وصیت فوائدی مانند زنده نمودن مسأله زیارت قبور و تبرک جستن به این قبور وجود دارد.
الحلی، الحسن بن یوسف (متوفای 726هـ) تذکرة الفقهاء، ج 2، ص 460، تحقیق: مؤسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، محل نشر: قم، ناشر : مؤسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، چاپ : الأولى، سال چاپ : محرم 141
محقق کرکی در کتاب جامع المقاصد که آن را در شرح کتاب قواعد علامه حلی، نگاشته است، اینگونه مینگارد:
قوله (وجعل شئ من تربة الحسین علیه السلام معه) تبرکا بها وتیمنا.
گفتار مصنف درباره استحباب گذاشتن مقداری از تربت امام حسین علیه السلام به همراه میت، به سبب تبرک به آن تربت است.
الکرکی، علی بن الحسین (متوفای940)، جامع المقاصد، ج 1، ص 440، تحقیق : مؤسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، ناشر : مؤسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث - قم المشرفة
شیخ حر عاملی هم با استنباط از روایات اهل بیت علیهم السلام این موضوع را در چند جای کتاب وسائل الشیعة میآورد. در این میان میتوان به ابوابی مانند:
باب استحباب إتیان المنبر والروضة ومقام النبی صلى الله علیه وآله واستلامها والتبرک بها.
الحر العاملی، محمد بن الحسن (متوفاى1104هـ)، تفصیل وسائل الشیعة، ج 14، ص 345، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، الطبعة: الثانیة، 1414هـ.
و همچنین باب " استحباب الاستشفاء بتربة الحسین علیه السلام والتبرک بها" اشاره نمود.
الحر العاملی، محمد بن الحسن (متوفاى1104هـ)، تفصیل وسائل الشیعة، ج 14، ص 521، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، الطبعة: الثانیة، 1414هـ.
شیخ جعفر کاشف الغطاء از جمله احکام موقوفات را چنین بر میشمارد:
انه لا باس بأخذ شئ للتبرک من الأوقاف بعد أولها إلى الخراب کنقض المساجد دون ترابها وحصاها والمشاهد المشرفة بالکعبة وثیابها وفرشها وآلاتها ونقض صنادیقها ونحو ذلک.
کاشف الغطاء، الشیخ جعفر (متوفای 1228هـ)، کشف الغطاء، ج 2، ص 379، ناشر : انتشارات مهدوی.
صاحب جواهر هم به مناسبتی بحث از تبرک را پیش میکشد و مینویسد:
یفهم من کثیر من الأصحاب جریان الحکم (عدم جواز الاستنجاء) فی کل محترم کالتربة الحسینیة بل قد یلحق بذلک المأخوذ من قبور الشهداء والعلماء بقصد التبرک والاستشفاء.
در نگاه بسیاری از اصحاب، عدم جواز استنجاء بوسیله هر چیز محترم مانند تربت اما حسین علیه السلام، فهمیده میشود بلکه این حکم درباره آنچه که از قبور شهداء و علماء به نیت تبرک واستشفاء برداشته میشود هم جاری است.
النجفی، الشیخ محمد حسن (متوفاى1266هـ)، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج 2، ص 52، تحقیق وتعلیق وتصحیح: محمود القوچانی، ناشر: دار الکتب الاسلامیة ـ تهران، الطبعة: السادسة، 1363ش.
این مسأله در میان عالمان معاصر هم فراوان به چشم می خورد. از باب نمونه امام خمینی رحمة الله علیه، از جمله مواردی که ازاله نجاست نسبت به آن را واجب میداند، تربت امام حسین علیه السلام میباشد که به جهت تبرک و استشفاء برداشته شده است. متن کلام او چنین است:
ویلحق بالمساجد (فی وجوب الإزالة) ... التربة الحسینیة سیما المتخذة للتبرک والاستشفاء والسجدة
تربت امام حسین علیه السلام مخصوصا اگر به جهت تبرک و استشفاء و سجده بر آن برداشته شود، در حکم وجوب ازاله نجاست، به مساجد ملحق میشود.
الموسوی الخمینی، السید روح الله، (معاصر) کتاب الطهارة، ج 3، ص 447
آیت الله خوئی هم شبیه به همین مضمون را میگوید:
یلحق بالمساجد التربة الحسینیة بل تربة الرسول صلى الله علیه وآله وسائر الأئمة علیهم السلام المأخوذة للتبرک فیحرم تنجیسها إذا کان یوجب إهانتها وتجب إزالة النجاسة عنها حینئذ.
الموسوی الخوئی، السید أبو القاسم (متوفای 1413هـ)، منهاج الصالحین، ج 1، ص 116، نشر مدینة العلم؛ چاپخانه : مهر – قم؛، سال چاپ : ذی الحجة 1410
حضرت آیت الله سیستانی یکی از مراجع تقلید عصر حاضر نیز کلامی هم سیاق با سخن استادش، چنین بیان می دارد:
یجب إزالة النجاسة عن التربة الحسینیة بل عن تربة الرسول وسائر الأئمة صلوات الله علیهم المأخوذة من قبورهم بقصد التبرک.
سیستانی، سید علی، تعلیقة على العروة الوثقى، ج 1، ص 77
نتیجه کلی:
عالمان امامی به طور دسته جمعی، از عالمان کهن آن تا به امروز، همواره پیرامون مشروعیت موضوع تبرک پا فشاری نموده و آن را در میراث گوناگون از جمله نگاشتههای فقهی بروز دادهاند.